پرسش :
اجبار زنان به حجاب در جمهوری اسلامی با اجبار زنان به بیحجابی در حکومت رضاخان چه تفاوتی دارد؟
پاسخ :
لزوم رعایت حجاب از ضروریات دین و مبتنی بر خواست و تمایل مردم است چون حکومت جمهوری اسلامی ایران خود را حکومتی اسلامی می داند و جامعه ایران نیز به حکومت اسلامی رای مثبت داده اند، پس باید در راستای رعایت قوانین اسلامی تلاش نماید و به روش های مختلف سعی در نهادینه کردن این حکم الهی نماید.
ضرورت رعایت حجاب به دلیل آن که در قرآن آمده، ابدی و همیشگی و از ضروریات دین و جز شاخصه و ویژه گی های جامعه دینی است؛ قرآن مقدس نسبت به امر حجاب زنان می فرماید:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ[1] به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان، یا پدران شان یا پدر شوهران شان، یا پسران شان، یا پسران همسران شان، یا برادران شان، یا پسران برادران شان، یا پسران خواهران شان، یا زنان هم کیششان ... و هنگام راه رفتن پای های خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود. و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد. و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تار رستگار شوید».
«خمر» جمع «خمار» در اصل، به معنی پوشش است، ولی معمولا به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند (روسری).
«جیوب» جمع «جیب» به معنی یقه پیراهن است، که از آن تعبیر به «گریبان» می شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می گردد.
تأکید و اصرار درباره رعایت حجاب در سیره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود داشته است که برای نمونه، هنگامی که اسماء (خواهر بزرگ تر عایشه، همسر پیامبر که اهل سنت روایت هایی نیز از ایشان از قول پیغمبر نقل کرده اند) در خانه ایشان با لباس بدن نما ظاهر شد، پیامبر از ایشان روی برگرداند و در مقام اندرز فرمود که شایسته نیست دختری که به سن بلوغ رسیده است، این گونه نزد نامحرم ظاهر شود، بلکه باید غیر از صورت و کف دستان را بپوشاند.[2]
در صورتی که بی حجابی، مخلّ امنیت عمومی، هنجار شکنی ارزش های اسلامی، اختلال نظم اجتماعی را در پی داشته باشد و یا از مصادیق تظاهر به منکر محسوب شود، جامعه اسلامی و حکومت اسلامی می تواند به قوه قهریه متوسل شده و از آن جلوگیری نماید. حکومت اسلامی به دو دلیل می تواند از بی حجابی و یا بد حجابی جلوگیری کرده و از قوه قهریه استفاده نماید که ذیلا بیان می گردد:
1. امر به معروف و نهی از منکر
الف) منکر بودن بی حجابی: بی حجابی یکی از مصادیق منکر در جامعه اسلامی است و مفاسد اجتماعی آن بر هیچ عاقلی پوشیده نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از منکر و پاسداری از ارزش های اسلامی باید جلو آن گرفته شود.
البته امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد. ابتدا به صورت توصیه و نصیحت به افراد خاطی تذکر داده می شود، مرحله بعدی، مرحله اقدام و الزام است. اگر توصیه و نصیحت اثر نبخشید، حکومت اسلامی ملزم به استفاده از قوه قهریه است. قرآن مقدس نیز در این زمینه اشاره دارد و حکومت را ملزم به اقدام عملی می نماید: وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ[3].
و باید از میان شما، گروهی، مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند، و آنان همان رستگارانند».[4]
در آیه دیگر است: الَّذِینَ إِن مَّکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[5] همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده وا می دارند، و از کارهای ناپسند باز می دارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست». تعبیر قرآن به گروه و امت و یا اعطای قدرت به کسانی، حکایت از حکومت و نهاد قدرت در نظام اسلامی دارد که وظیفه تنظیم و امنیت جامعه را به عهده دارد.
ب) تأمین امنیت عمومی: برهنگی و بی حجابی زنان که طبعا پیامدهائی هم چون آرایش و عشوه گری و امثال آن را همراه دارد، مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار می دهد. مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسی نیرومندترین و ریشه دار ترین غریزه آدمی است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده است! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازی با آتش نیست؟
آیا این کار عاقلانه ای است؟ اسلام می خواهد مردان و زنان مسلمان، روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند.
ایجاد امینت اجتماعی، یک امر عقلایی است و اختصاص به جامعه مسلمان ندارد. بلکه هر جامعه و حکومتی اولین هدفش ایجاد امنیت و فراهم نمودن زمینه آسایش و آرامش برای مردم است. در جامعه اسلامی حجاب یک امر مقدس و ارزش و بی حجابی ضد ارزش و مخل امنیت اجتماعی محسوب می شود؛ لذا حکومت را وادار به الزام در تحقق حجاب می نماید.
ج) اختلال در نظام اجتماعی: بی حجابی می تواند کانون خانواده را به جهنم سوزان تبدیل نموده و آن را از هم بپاشد. آمارهای قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشوئی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است.
در محیطی که حجاب است و شرائط دیگر اسلامی رعایت می شود دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است لذا جدایی و طلاق کمتر است.
بی حجابی نه تنها نظام اجتماعی خانواده را از بین می برد بلکه نظام اجتماعی یک جامعه و کشور را نیز مورد تهدید قرار می دهد. اگر بی حجابی و تمتعات جنسی از محیط خانه در مکان های عمومی، ادارات و محل کار و... کشانیده شود، نظام و فعالیت اجتماعی آسیب دیده و نیروی کار جامعه فلج می شود؛ زیرا فراهم شدن زمینه های لذت جویی های غیر شرعی، جامعه را به طرف فساد می کشاند. چنین شرایطی، حکومت را وادار به الزام حجاب نموده و استفاده از قوه قهریه را موجّه می نماید.
2. حکم حکومتی
در کتب فقهی دو نوع مجازات برای مجرمان مدّ نظر گرفته شده است یکی، حدّ و دوم، تعزیر، مجازات بی حجابی یا بدحجابی، از نوع دوم است.
تعزیر در اصطلاح عبارت است از مجازاتی که از طرف شارع، حدّ معینی برای آن تعیین نگردیده و میزان آن کمتر از حدّ است که از طرف حاکم شرع تعیین می گردد.
تعزیر مجازات مشروعی است که به خاطر ارتکاب گناه اجرا می گردد و اندازه خاصّی ندارد.
یعنی هر کسی کار حرامی را انجام دهد یا واجبی را ترک کند و کیفر آن به اندازه حدّ نرسد، امام و حاکم مسلمین برای او جزاء تعیین می کند و مقدار و اندازه کیفر به عهده و طبق نظر حاکم شرع است.[6]
بنابراین حاکم اسلامی در موارد لزوم می تواند تعزیر کند.
با دقت در آن چه که بیان شد روشن می شود که الزام حکومت اسلامی به رعایت حجاب مطابق با قرآن و قوانین اسلامی است و از وظایف حکومت اسلامی می باشد. لکن در زمان رضا خان و حکومت های سکولار به اصطلاح مدرن کنونی اجبار به ترک حجاب مخالف احکام دین و سفارش قرآن بوده و با احکام الهی سازگاری نداشته است. رضاخان که با طرح کودتای سوم اسفند 1299 و با حمایت و هدایت انگلیسی ها بر سر کار آمد. در صدد اجرای تز اسلام زدایی و جایگزینی ارزش های لیبرالیستی در جامعه بود. از مهم ترین جلوه های این طرح، پدیده کشف حجاب بود. اجبار آن بر پایه های هوی و هوس و مخالفت با دین خدا و فطرت بوده و به گواهی تاریخ[7] با بی رحمی و شدت و اذیت و آزار فراوان همراه بوده ولی الزام به حجاب در این زمانه برای حفظ اصول اسلامی و حفظ عفت و دوری جامعه اسلامی از ابتذال و انحراف می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
2. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
3. شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
4. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
5. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
6. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
7. مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزة علمیه قم، 1381.
8. صلاح، مهدی، کشف حجاب، زمینه ها، پیامدها و واکنش ها، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی.
9. حکایت کشف حجاب، تهاجم فرهنگی غرب و کشف حجاب، تهران: موسسه فرهنگی قدر ولایت، 1378.
10.صدر، محسن، خاطرات صدر الاشراف، تهران: وحید، 1364.
11.امینی، علیرضا، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر، 1381.
12.جعفری، مرتضی، واقعه کشف حجاب، اسناد منتشر نشده از واقعه کشف حجاب در عصر رضا خان، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و موسسه پژوهشی و مطالعاتی فرهنگی، 1371، ص459، سند شماره 222.
پی نوشت ها:
[1].نور/31.
[2].روت عایشه ان اسماء بنت ابی بکر دخلت علی رسول الله (ص) فی ثیاب رقاق فأعرض عنها و قال یا اسماء ان المرأة اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا و هذا و اشاره الی وجهه و کفه رواه ابوبکر و غیره عبدالرحمن ابن قدامة المقدسی، الشریح الکبیر، بیروت، دار الکتاب العربی، ج7، ص355.
[3].آل عمران/104.
[4].آل عمران/104
[5].حج/41.
[6].محقق حلی، شرایع الاسلام، بیروت، 1409ق، انتشارات الزهراء، ج4، ص168.
[7].توصیف دردناک این واقعه که در سراسر کشور رخ می داد در نامه دادخواهی یکسری از زنان یزد به مجلس شورای آن زمان منعکس شده است: «به واسطه یک روسری یا چادر نماز در محله ها حتی از خانه به خانه همسایه، طوری در فشار پاسبان و مأمورین شهربانی واقع بود و هنوز هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی کنند و اگر تصدیق شهادت حکما (اطبا) آزاد بود از آمار معلوم می شود که تا به حال چند زن حامله یا مریضه به واسطه تظلمات و صدماتی که از طرف پاسبان به آنها رسیده جان سپردند. چقدر از ترس و حرص فلج شدند و چقدر مال ما را روسری یا چادر نماز به غارت بردند... خدا می داند اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می افتاد، مثل اسرای شام با ما رفتار می کردند. بهترین رفتار آنها با ماها همان چکمه، لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول گرفتن قانع نمی شدند یا پولی نداشتیم به آنها بدهیم ما را به شهربانی و کمیسری می بردند، اذیت ما بیشتر و مخارج ما زیادتر... از نمایندگان محترم مسلمان کلیه ملت ایران استدعا داریم استرحاما، حال، دیگر دست تظلم و تعدی و شکنجه از سرما زن های مسلمان ایران کوتاه و ماها را آزاد فرمائید.
منبع: اندیشه قم
لزوم رعایت حجاب از ضروریات دین و مبتنی بر خواست و تمایل مردم است چون حکومت جمهوری اسلامی ایران خود را حکومتی اسلامی می داند و جامعه ایران نیز به حکومت اسلامی رای مثبت داده اند، پس باید در راستای رعایت قوانین اسلامی تلاش نماید و به روش های مختلف سعی در نهادینه کردن این حکم الهی نماید.
ضرورت رعایت حجاب به دلیل آن که در قرآن آمده، ابدی و همیشگی و از ضروریات دین و جز شاخصه و ویژه گی های جامعه دینی است؛ قرآن مقدس نسبت به امر حجاب زنان می فرماید:
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ[1] به زنان با ایمان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلود فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکنند تا گردن و سینه با آن پوشانده شود، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان، یا پدران شان یا پدر شوهران شان، یا پسران شان، یا پسران همسران شان، یا برادران شان، یا پسران برادران شان، یا پسران خواهران شان، یا زنان هم کیششان ... و هنگام راه رفتن پای های خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود. و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد. و همگی به سوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تار رستگار شوید».
«خمر» جمع «خمار» در اصل، به معنی پوشش است، ولی معمولا به چیزی گفته می شود که زنان با آن سر خود را می پوشانند (روسری).
«جیوب» جمع «جیب» به معنی یقه پیراهن است، که از آن تعبیر به «گریبان» می شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق می گردد.
تأکید و اصرار درباره رعایت حجاب در سیره پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ وجود داشته است که برای نمونه، هنگامی که اسماء (خواهر بزرگ تر عایشه، همسر پیامبر که اهل سنت روایت هایی نیز از ایشان از قول پیغمبر نقل کرده اند) در خانه ایشان با لباس بدن نما ظاهر شد، پیامبر از ایشان روی برگرداند و در مقام اندرز فرمود که شایسته نیست دختری که به سن بلوغ رسیده است، این گونه نزد نامحرم ظاهر شود، بلکه باید غیر از صورت و کف دستان را بپوشاند.[2]
در صورتی که بی حجابی، مخلّ امنیت عمومی، هنجار شکنی ارزش های اسلامی، اختلال نظم اجتماعی را در پی داشته باشد و یا از مصادیق تظاهر به منکر محسوب شود، جامعه اسلامی و حکومت اسلامی می تواند به قوه قهریه متوسل شده و از آن جلوگیری نماید. حکومت اسلامی به دو دلیل می تواند از بی حجابی و یا بد حجابی جلوگیری کرده و از قوه قهریه استفاده نماید که ذیلا بیان می گردد:
1. امر به معروف و نهی از منکر
الف) منکر بودن بی حجابی: بی حجابی یکی از مصادیق منکر در جامعه اسلامی است و مفاسد اجتماعی آن بر هیچ عاقلی پوشیده نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از منکر و پاسداری از ارزش های اسلامی باید جلو آن گرفته شود.
البته امر به معروف و نهی از منکر مراحلی دارد. ابتدا به صورت توصیه و نصیحت به افراد خاطی تذکر داده می شود، مرحله بعدی، مرحله اقدام و الزام است. اگر توصیه و نصیحت اثر نبخشید، حکومت اسلامی ملزم به استفاده از قوه قهریه است. قرآن مقدس نیز در این زمینه اشاره دارد و حکومت را ملزم به اقدام عملی می نماید: وَلْتَکن مِّنکمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی الْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنکرِ وَأُوْلَئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ[3].
و باید از میان شما، گروهی، مردم را به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی باز دارند، و آنان همان رستگارانند».[4]
در آیه دیگر است: الَّذِینَ إِن مَّکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ[5] همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز برپا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده وا می دارند، و از کارهای ناپسند باز می دارند، و فرجام همه کارها از آنِ خداست». تعبیر قرآن به گروه و امت و یا اعطای قدرت به کسانی، حکایت از حکومت و نهاد قدرت در نظام اسلامی دارد که وظیفه تنظیم و امنیت جامعه را به عهده دارد.
ب) تأمین امنیت عمومی: برهنگی و بی حجابی زنان که طبعا پیامدهائی هم چون آرایش و عشوه گری و امثال آن را همراه دارد، مردان مخصوصا جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار می دهد. مخصوصا توجه به این نکته که غریزه جنسی نیرومندترین و ریشه دار ترین غریزه آدمی است و در طول تاریخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنایات هولناکی شده است! آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازی با آتش نیست؟
آیا این کار عاقلانه ای است؟ اسلام می خواهد مردان و زنان مسلمان، روحی آرام و اعصابی سالم و چشم و گوشی پاک داشته باشند.
ایجاد امینت اجتماعی، یک امر عقلایی است و اختصاص به جامعه مسلمان ندارد. بلکه هر جامعه و حکومتی اولین هدفش ایجاد امنیت و فراهم نمودن زمینه آسایش و آرامش برای مردم است. در جامعه اسلامی حجاب یک امر مقدس و ارزش و بی حجابی ضد ارزش و مخل امنیت اجتماعی محسوب می شود؛ لذا حکومت را وادار به الزام در تحقق حجاب می نماید.
ج) اختلال در نظام اجتماعی: بی حجابی می تواند کانون خانواده را به جهنم سوزان تبدیل نموده و آن را از هم بپاشد. آمارهای قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشوئی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است.
در محیطی که حجاب است و شرائط دیگر اسلامی رعایت می شود دو همسر تعلق به یکدیگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است لذا جدایی و طلاق کمتر است.
بی حجابی نه تنها نظام اجتماعی خانواده را از بین می برد بلکه نظام اجتماعی یک جامعه و کشور را نیز مورد تهدید قرار می دهد. اگر بی حجابی و تمتعات جنسی از محیط خانه در مکان های عمومی، ادارات و محل کار و... کشانیده شود، نظام و فعالیت اجتماعی آسیب دیده و نیروی کار جامعه فلج می شود؛ زیرا فراهم شدن زمینه های لذت جویی های غیر شرعی، جامعه را به طرف فساد می کشاند. چنین شرایطی، حکومت را وادار به الزام حجاب نموده و استفاده از قوه قهریه را موجّه می نماید.
2. حکم حکومتی
در کتب فقهی دو نوع مجازات برای مجرمان مدّ نظر گرفته شده است یکی، حدّ و دوم، تعزیر، مجازات بی حجابی یا بدحجابی، از نوع دوم است.
تعزیر در اصطلاح عبارت است از مجازاتی که از طرف شارع، حدّ معینی برای آن تعیین نگردیده و میزان آن کمتر از حدّ است که از طرف حاکم شرع تعیین می گردد.
تعزیر مجازات مشروعی است که به خاطر ارتکاب گناه اجرا می گردد و اندازه خاصّی ندارد.
یعنی هر کسی کار حرامی را انجام دهد یا واجبی را ترک کند و کیفر آن به اندازه حدّ نرسد، امام و حاکم مسلمین برای او جزاء تعیین می کند و مقدار و اندازه کیفر به عهده و طبق نظر حاکم شرع است.[6]
بنابراین حاکم اسلامی در موارد لزوم می تواند تعزیر کند.
با دقت در آن چه که بیان شد روشن می شود که الزام حکومت اسلامی به رعایت حجاب مطابق با قرآن و قوانین اسلامی است و از وظایف حکومت اسلامی می باشد. لکن در زمان رضا خان و حکومت های سکولار به اصطلاح مدرن کنونی اجبار به ترک حجاب مخالف احکام دین و سفارش قرآن بوده و با احکام الهی سازگاری نداشته است. رضاخان که با طرح کودتای سوم اسفند 1299 و با حمایت و هدایت انگلیسی ها بر سر کار آمد. در صدد اجرای تز اسلام زدایی و جایگزینی ارزش های لیبرالیستی در جامعه بود. از مهم ترین جلوه های این طرح، پدیده کشف حجاب بود. اجبار آن بر پایه های هوی و هوس و مخالفت با دین خدا و فطرت بوده و به گواهی تاریخ[7] با بی رحمی و شدت و اذیت و آزار فراوان همراه بوده ولی الزام به حجاب در این زمانه برای حفظ اصول اسلامی و حفظ عفت و دوری جامعه اسلامی از ابتذال و انحراف می باشد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. بیرقی اکبری، محمد رضا، تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، اصفهان: شهید فهمیده، چاپ اول، 1376.
2. حسینی، فاطمهالسادات، چرا حجاب، قم: مهر امیرالمومنین، 1387.
3. شفیعی سروستانی، ابراهیم، حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1387.
4. علیپور، یوسف و اصغر رضایی، حجاب، آزادی یا اسارت، تبریز: احرار، 1384.
5. محمدی آشنایی، علی، حجاب در ادیان الهی، قم: یاقوت، 1378.
6. مطهری، مرتضی، مسئلة حجاب، تهران: صدرا، 1393.
7. مهدیزاده، حسین، حجاب شناسی، قم: مرکز مدیریت حوزة علمیه قم، 1381.
8. صلاح، مهدی، کشف حجاب، زمینه ها، پیامدها و واکنش ها، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی.
9. حکایت کشف حجاب، تهاجم فرهنگی غرب و کشف حجاب، تهران: موسسه فرهنگی قدر ولایت، 1378.
10.صدر، محسن، خاطرات صدر الاشراف، تهران: وحید، 1364.
11.امینی، علیرضا، تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، تهران: صدای معاصر، 1381.
12.جعفری، مرتضی، واقعه کشف حجاب، اسناد منتشر نشده از واقعه کشف حجاب در عصر رضا خان، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی و موسسه پژوهشی و مطالعاتی فرهنگی، 1371، ص459، سند شماره 222.
پی نوشت ها:
[1].نور/31.
[2].روت عایشه ان اسماء بنت ابی بکر دخلت علی رسول الله (ص) فی ثیاب رقاق فأعرض عنها و قال یا اسماء ان المرأة اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا و هذا و اشاره الی وجهه و کفه رواه ابوبکر و غیره عبدالرحمن ابن قدامة المقدسی، الشریح الکبیر، بیروت، دار الکتاب العربی، ج7، ص355.
[3].آل عمران/104.
[4].آل عمران/104
[5].حج/41.
[6].محقق حلی، شرایع الاسلام، بیروت، 1409ق، انتشارات الزهراء، ج4، ص168.
[7].توصیف دردناک این واقعه که در سراسر کشور رخ می داد در نامه دادخواهی یکسری از زنان یزد به مجلس شورای آن زمان منعکس شده است: «به واسطه یک روسری یا چادر نماز در محله ها حتی از خانه به خانه همسایه، طوری در فشار پاسبان و مأمورین شهربانی واقع بود و هنوز هستیم که خدا شاهد است از فحاشی و کتک زدن و لگد زدن هیچ مضایقه نکرده و نمی کنند و اگر تصدیق شهادت حکما (اطبا) آزاد بود از آمار معلوم می شود که تا به حال چند زن حامله یا مریضه به واسطه تظلمات و صدماتی که از طرف پاسبان به آنها رسیده جان سپردند. چقدر از ترس و حرص فلج شدند و چقدر مال ما را روسری یا چادر نماز به غارت بردند... خدا می داند اگر یک نفر از ماها با روسری یا چادر نماز به دست یک پاسبان می افتاد، مثل اسرای شام با ما رفتار می کردند. بهترین رفتار آنها با ماها همان چکمه، لگد بر دل و پهلوی ما بود و اگر به پول گرفتن قانع نمی شدند یا پولی نداشتیم به آنها بدهیم ما را به شهربانی و کمیسری می بردند، اذیت ما بیشتر و مخارج ما زیادتر... از نمایندگان محترم مسلمان کلیه ملت ایران استدعا داریم استرحاما، حال، دیگر دست تظلم و تعدی و شکنجه از سرما زن های مسلمان ایران کوتاه و ماها را آزاد فرمائید.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}